تا تو هستی که دستانم را بگیری،
آرزو میکنم هر روز زمین بخورم!
کاش تابستانها هم برفی بود !
.
.
.
این روزها هوای مرا نداری ،
خفه نمیشوی ؟ بی هوای من !
.
.
.
سفری به دور دنیاست ،
وقتی دستانم تا انتها ، رویت را نوازش می کنند . . .
.
.
.
بعد از گرفتن دست هایت،
تمام دنیا را لمس خواهم کرد تا عشق به همه سرایت کند ...!
.
.
.
بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد ،
من تو را در قلبم دارم نه در دنیا
.
.
.
نفست باران است
دل من تشنه ی باریدن ابر ,
دل بی چتر مرا مهمان کن !
.
.
.
طلوع کن از سرزمین رویاهایم ای ستاره ی شب های تاریکم !
آسمان دلم را منتظر مگذار
تا تو هستی که دستانم را بگیری،
آرزو میکنم هر روز زمین بخورم!
کاش تابستانها هم برفی بود !
.
.
.
این روزها هوای مرا نداری ،
خفه نمیشوی ؟ بی هوای من !
.
.
.
سفری به دور دنیاست ،
وقتی دستانم تا انتها ، رویت را نوازش می کنند . . .
.
.
.
بعد از گرفتن دست هایت،
تمام دنیا را لمس خواهم کرد تا عشق به همه سرایت کند ...!
.
.
.
بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد ،
من تو را در قلبم دارم نه در دنیا
.
.
.
نفست باران است
دل من تشنه ی باریدن ابر ,
دل بی چتر مرا مهمان کن !
.
.
.
طلوع کن از سرزمین رویاهایم ای ستاره ی شب های تاریکم !
آسمان دلم را منتظر مگذار
.
.
.
فرهنگ لغتها نیاز به ویرایش دارند ، برای معنی دلتنگی احتیاج به این همه کلمه نیست ، دلتنگی یعنی تو !
.
.
.
دلتنگی یعنی : روبروی دریا ایستاده باشی اما خاطره ی یه خیابون خفه ات کنه !
.
.
.
غصه ی دوری دلدار مرا پیرم کرد / غم هجران نگارم ز جهان سیرم کرد / گریه کردم ز فراغت گل من باور کن / که مرا غربت این شهر زمین گیرم کرد .
.
.
.
نقش چشمان خمارت ، چه کشیدن دارد / سایه ساران دو زلفت ، چه لمیدن دارد / آن قدر خوب و ملیحی که به یک جرعه نگاه / حس مستی لبت طعم چشیدن دارد .
.
.
.
مهربانیت را با دلم پیوند زدم تا از تو دور بودن را احساس نکنم ، اما باز دلتنگم .
.
.
.
تو را آرزو نخواهم کرد ، هیچ وقت ! تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی ، با دل خود نه با آرزوی من .
.
.
.
اسکناسه مچاله ی تو دستمو سمت راننده تاکسی گرفتم ، گفت : یه نفری ؟ آهسته گفتم خیلی وقته .
.
.
.
همه خوابند و من بیدارم امشب / دلم کرده هوای یارم امشب / غم عشق و فراقش مرهمی نیست / مداوای امید دیدارم امشب .
.
.
.
غمی نیست ، جز درد لا علاج دوری !
.
.
.
تو باور نداری این حرف ها را ! وگرنه من سالهاست برای آنکه در فال تو باشم ، در قهوه ی تو غرق شده ام .
.
.
.
عمریست دلم چون صید در بند شده / ای دوست مگر قیمت دل چند شده ؟ / سنگین شده سایه ات ، کجایی / نکند ، یارانه ی عشق هم هدفمند شده ؟
.
.
.
سخت است وقتی از بغض ، گلو درد میگیری و همه میگویند لباس گرم بپوش .
.
.
.
سرمای نبودنت بدتر از سرمای زمستان است ، به لرزه انداخته چهار ستون دلم را .
.
.
.
خوشبختی من پیدا کردن "تو" از میان این همه ضمیر بود .
.
.
.
دوست داشتنت معادله ایست که نفسهایم را اثبات میکند .
.
.
.
سری را که درد نمیکند دست مال نمیبندند ، اما سر من درد میکند برای دستی که مال تو باشد .
.
.
.
مشکل از تو نبود ، از من بود ، با کسی حرف میزدم که سمعک هایش را پیش دیگری جا گذاشته بود .
.
.
.
می توان از آب و از نان ، و از جان خود حتی گذشت / ممکن اما نیست مجنون بود و از لیلا گذشت / عاشقان را جامه ای پوشیدنی جر چشم نیست / یا ز خیر عشق یا میباید از دنیا گذشت .
.
.
.
همین که یاد ما هستی دمت گرم / همین که مرهم دردی دمت گرم / در این دنیا که مردم بی وفایند / همین که با وفا هستی دمت گرم .
.
.
.
تو را چون آب دریا دوست دارم / به قدر خواب و رویا دوست دارم / سرکاری ! همه اینها دروغه / تو را من بیش از اینها دوست دارم .
نظرات شما عزیزان: