عاشقانه های من و تو
❤❤ しѺ√乇 ❤❤
اما نیستی تا اضطراب جهان را
کنار تو در ترانه ای کوچک خلاصه کنم. اما نیستی تا شب تشویش هرشب خویش را در اشتعال گریه ها و گورها روشن کنم. اما نیستی تا در دهان داس برویم و در پریشانی شعله پرپر شوم. اما نیستی... تــو ماه را
بیشتر از همه دوست میداشتی
و حالا
ماه هر شب
تو را به یادِ من میآورد
میخواهم فراموشت کنم
اما این ماه
با هیچ دستمالی
از پنجرهها پاک نمیشود
![]() خیابان
چمدانت، بزرگ هم که نبود!
چگونه با خود بردی
تمام ِ من را؟!
![]() قسم به لحظه هایی که معصومانه می میرند تا سهم چشم های من
گریه های تلخ شبانه باشند
بعد از تو
لبهایم را به طعم سیبی عادت نخواهم داد
و به درگاه چشم هایت
توبه خواهم کرد که دگر هوس سیبی نکنم
![]() یک وقت اگر
یادت... پرچم صلحیست،
میان ِ شورش ِ این همه فکر...
![]() در فال ِ حافظ ِ چشمانت دیگر
صبایی نیست ...
![]() دستان َت
کـافـی سـت حـرفِ تـو بـاشـد هـیـچ واژه ای روی پـایـش بـنـد نـمـی شـود راهـش را مـی گـیـردُُ تـا دوردست ِ عـطـر تـو پـروانـه مـی شـود! . . .
ليلاي من بمان!
بیصدا
فرو میریزم
زیر حجمی از سکوتت
یک بار دست ِ کم
مرا به نام کوچکم
صدا بزن! ...
![]() یک بار گفته بودم ....
پاییز دیر می اید و زود میرود
مثل خیال تو نیست که زود می اید و دیر میرود....
اما باید بگویم
من
پاییزی را دیدم که دیر آمد و دیر رفت...
من خیالی را فهمیدم که نیامد .. نرفت
مشکل از پاییز بود یا خیال ِتو..
و یا من...
روزهاست که دیگر به هیچ مشکلی فکر نمی کنم...
![]() عزیز دلم! منتظر آن دمم که نگاهم کنی،
و ثانیه ها به احترام نگاهت بایستند لااقل،
و سالِ دل تحویل شود،
و مردمان بخندند،
و کودکان معصوم فقر لباس عافیت بپوشند،
و ناجوانمرد از شرم بمیرد...
![]() صدايم را براي باد مي گذارم
و غبارم را براي هوا
اما دردم را
درد زميني ام را
براي كه بگذارم؟
اشكم را براي شبنم مي گذارم
و لبخندم را شايد
براي رنگين كمان
عشقم را اما
عشق زميني ام را
براي كه بگذارم؟
![]() هیچوقت فکر نمیکردم به جرم عاشقی اینگونه مجازات شوم دیگر کسی به سراغم نخواهد آمد قلبم شتابان میزتد شمارش معکوس برای انفجار در سینه ام و من تنهایی خود را در آغوش میکشم.. تنها مانده ام
دنیای آدم برفی دنیای ساده ایست
امان از اين "دست ها" باران آنقدر ببار تا غرق شوم در خیال خیال او را می گویم باران ببار آنقدر ببار تا آب از من چکه کنه چیک ... چیک ... چیک ... هر قطره نشانه تکه شدن من است باران ببار دلم بودنت را میخواهد را رفتن با کی؟ کجا؟ باران ببار ببارو ببر تمام خاطرات مرا تمام بودنم را آنقدر زیر این باران می روم!! تا یک نفر بودنش را چتر شود برایم!
احسان جاوید
"باران می بارد! با این دو نفره بودن هوا؛ من؛ تنها! تو؛ تنها!" و چتر؛ سایبانِ فراموشی ما...
موضوعات آخرین مطالب پیوندهای روزانه نويسندگان |
||
![]() |